سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

 

شبکه های وهابی بعد از عجز در مقابل ادله شیعه درباره دلالت حدیث غدیر بر خلافت و جانشینی حضرت علی علیه السلام، به جغرافیای منطقه غدیر پناه آوده اند. آنها با مطرح کردن این موضوع که روز غدیر در اواخر زمستان بوده است، و غدیر خم منطقه سرسبز و پر از درخت و محل تفریحی بوده است و پیامبر صلی الله علیه و آله صحابه را در این مکان خنک و تفریحی جمع کرد، به خیال خود می خواهند از اهمیت روز جانشینی حضرت علی علیه السلام بکاهند . آنها ادعا می کنند که این شیعیان هستند که می گویند هوای غدیر در آن روز گرم و سوزناک بوده است تا با این روش یک سناریوی احساساتی برای اهمیت غدیر درست کنند؛ عربها که در منطقه گرم زندگی می کنند، به داشتن هوای گرم عادت داشته اند و لذا معطل شدن در گرما برای ایشان کار سختی نبوده است که موضوعیت در اهمیت غدیر داشته باشد    .

با این توضیح آیا واقعا روز غدیر سرد و بهاری بوده است؟

پاسخ

هرچند گرمی و یا سردی هوا در روز غدیر هیچ تاثیری در انکار اصل جریان غدیر ندارد، اما بخاطر اینکه دروغ وهابیان برای همه روش شود، منابعی را از کتب خود اهل سنت نقل می کنیم که در آنها به گرمای طاقت فرسای روز غدیر اشاره شده است و نقل شده که آن روز چنان گرم و غیر قابل تحمل بوده که صحابه گرمای آن روز را به عنوان یک خاطره بیاد ماندنی ذکر کرده اند و از شدت گرمای هوا، برای پیامبر صلی الله علیه و آله سایبان درست کردند.

 


روایت حاکم نیشابوری با سند صحیح

حاکم در روایت صحیحی چنین نقل می کند:

حاکم نیشابوری گوید:

6272 أخبرنی محمد بن علی الشیبانی بالکوفة ثنا أحمد بن حازم الغفاری ثنا أبو نعیم ثنا کامل أبو العلاء قال سمعت حبیب بن أبی ثابت یخبر عن یحیی بن جعدة عن زید بن أرقم رضی الله عنه قال خرجنا مع رسول الله صلی الله علیه و سلم حتی انتهینا إلی غدیر خم فأمر بروح فکسح فی یوم ما أتی علینا یوم کان أشد حرا منه فحمد الله وأثنی علیه وقال یا أیها الناس أنه لم یبعث نبی قط إلا ما عاش نصف ما عاش الذی کان قبله وإنی أوشک أن أدعی فأجیب وإنی تارک فیکم ما لن تضلوا بعده کتاب الله عز وجل ثم قام فأخذ بید علی رضی الله عنه فقال یا أیها الناس من أولی بکم من أنفسکم قالوا الله ورسوله أعلم ألست أولی بکم من أنفسکم قالوا بلی قال من کنت مولاه فعلی مولاه

زید بن ارقم می گوید با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله (از مکّه) خارج شدیم، در روزی که تاکنون گرم تر از آنروز بر ما نگذشته بود، به غدیر خم رسیدیم طبق دستور آن حضرت خار و خاشاک آنجا را برداشتیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حمد و ثنای خداوند را بجا آورد و سپس خطاب به مردم فرمود: هیچ پیغمبری مبعوث نشده مگر آنکه بیش از نیمی از عمر پیغمبر قبل از خود زندگی نکرده و نزدیک است من به سرای دیگر دعوت شوم و اجابت نمایم (از دنیا بروم).

من در میان شما چیزی را به جای می گذارم که(با تبعیت از آن) هرگز گمراه نمی شوید و آن کتاب خداست ، سپس برخاست و دست (حضرت)علی (علیه السلام)را گرفت و خطاب بمردم فرمود: کیست که سزاوارتر است به شما از خود شما؟ گفتند خدا و رسول او داناترند. فرمود: آیا من نسبت به شما از خودتان سزاوار تر نیستم ؟ گفتند : آری ؛ فرمود هر کس که من مولای (سرپرست) او هستم. پس علی علیه السّلام مولای او است .

الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین،، ج 3 ص 613 رقم 6272 ، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، 1411هـ - 1990م.

وی در خصوص سند روایت گوید:

هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه .

الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین،، ج 3 ص 613 رقم 6272 ، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، 1411هـ - 1990م.

ذهبی نیز در تلخیص بعد از نقل این سخن حاکم چنین می گوید:

صحیح :

این روایت صحیح است

نقل طبرانی

طبرانی نیز این روایت را با سند صحیح نقل کرده است:

حدثنا عَلِیُّ بن عبد الْعَزِیزِ ثنا أبو نُعَیْمٍ ثنا کَامِلُ أبو الْعَلاءِ قال سمعت حَبِیبَ بن أبی ثَابِتٍ یحدث عن یحیی بن جَعْدَةَ عن زَیْدِ بن أَرْقَمَ قال خَرَجْنَا مع رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم حتی انْتَهَیْنَا إلی غَدِیرِ خُمٍّ أَمَرَ بِدُوحٍ فَکُسِحَ فی یَوْمٍ ما أتی عَلَیْنَا یَوْمٌ کان أَشَدَّ حُرًّا ....

الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج 5 ص 171 تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ - 1983م.

سند طبرانی از ابو نعیم به بعد همانند سند حاکم م باشد که تصحیح آن بیان شد . اما راوی میان طبرانی و ابونعیم ، یکی از اساتید طبرانی به نام : علی بن عبد العزیز بن المرزبان بن سابور أبو الحسن البغوی می باشد که در اینجا به بررسی شرح حال او می پردازیم:

وی عموی ابوالقاسم بغوی می باشد و در نزد علمای علم رجال اهل سنت توثیقات فراوان دارد

دار قطنی او را فردی مورد اطمینان می داند:

علی بن عبد العزیز بن المرزبان بن سابور، أبو الحسن البغوی.

قال السهمی: سئل الدَّارَقُطْنِیّ عن علی بن عبد العزیز؟ فقال: ثقة مأمون.

سهمی می گوید: از دارقطنِی پیرامون علی بن عبد العزیز سؤال شد، گفت: وی مورد وثوق و مورد اعتماد است.

وقال السُّلَمِیُّ: سألت الدَّارَقُطْنِیّ عن علی بن عبد العزیز، فقال: ثقة مأمون.

سلمی می گوید: از دارقطنِی در مورد وثاقت علی بن عبد العزیز پرسیدم، گفت: مورد وثوق و اطمینان است.

الدکتور محمد مهدی المسلمی - أشرف منصور عبد الرحمن - عصام عبد الهادی محمود - أحمد عبد الرزاق عید - أیمن إبراهیم الزاملی - محمود محمد خلیل، موسوعة أقوال أبی الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله، الطبعة: الأولی، 2001 م، الناشر: عالم الکتب للنشر والتوزیع - بیروت، لبنان، ج 2، ص 466، رقم 2478.

ذهبی در خصوص او گوید:

علی بن عبد العزیز بن المرزبان بن سابور الحافظ الصدوق

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، تذکرة الحفاظ، ج2 ص622 ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی.

وی حافظ حدیث است (صد هزار حدیث حفظ است) و فردی راستگو است.

وی همچنین در کتاب سیر أعلام النبلاء می نویسد:

علی بن عبد العزیز ..الامام الحافظ الصدوق

علی بن عبد العزیز پیشوا ، حافظ حدیث و راستگو است.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج13 ص348 تحقیق : شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بیروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .

ابن حجر عسقلانی نیز چنین می گوید:

علی بن عبد العزیز البغوی نزیل مکة أحد الحفاظ المکثرین مع علو الإسناد مشهور.

او ساکن مکه و یکی از حافظان حدیث است که احادیث را با سندهای کوتاه نقل می کند (راویان اصلی را پیدا می کند) و فردی مشهور است.

أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی الوفاة: 852 ، تهذیب التهذیب، ج7 ، ص 316 ، رقم : 584 ، دار النشر : دار الفکر - بیروت - 1404 - 1984 ، الطبعة : الأولی.

سیوطی نیز می نویسد:

علی بن عبد العزیز بن المرزبان بن شابور الحافظ الصدوق أبو الحسن البغوی.

السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، طبقات الحفاظ، ج1 ص278 ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1403هـ

أبو الخیر ابن الجزری نیز او را فردی قابل استناد معرفی می کند:

علی بن عبد العزیز بن عبد الرحمن أبو الحسن البغوی البغدادی نزیل مکة شیخ مسند ثقة.

او ساکن مکه و شیخی مورد استناد و قابل اعتماد است.

شمس الدین أبو الخیر ابن الجزری، محمد بن محمد بن یوسف (المتوفی : 833هـ) ، غایة النهایة فی طبقات القراء ، ج 1 ، ص 245 (مطابق با نرم افزار الجامع الکبیر).

بنابرین روایت طبرانی نیز صحیح می باشد

روایت احمد بن حنبل با سند معتبر

احمد بن حنبل در دو کتاب خود یعنی مسند احمد و فضائل الصحابه روایت معتبری را نقل کرده است که نشان می دهد هوای غدیر آنچنان گرم بوده است که برای پیامبر صلی الله علیه آله سایبان درست کردند:

حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا سفیان ثنا أبو عَوَانَةَ عَنِ الْمُغِیرَةِ عن أَبِی عُبَیْدٍ عن مَیْمُونٍ أبی عبد اللَّهِ قال قال زَیْدُ بْنُ أَرْقَمَ: وَأَنَا أَسْمَعُ، نَزَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِوَادٍ یُقَالُ لَهُ: وَادِی خُمٍّ فَأَمَرَ بِالصَّلَاةِ فَصَلَّاهَا بِهَجِیرٍ ، قَالَ: فَخَطَبَنَا، وَظُلِّلَ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِثَوْبٍ عَلَی شَجَرَةِ سَمُرَةٍ مِنَ الشَّمْسِ، فَقَالَ: " أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ، أَوْ أَلَسْتُمْ تَشْهَدُونَ، أَنِّی أَوْلَی بِکُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ ؟ " قَالُوا: بَلَی، قَالَ: " فَمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ، فَإِنَّ عَلِیًّا مَوْلَاهُ، اللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ .

راوی می گوید : در حالیکه من میشنیدم زید چنین گفت: با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در وادی که خم نامیده میشود فرود آمدیم. آنحضرت امر باقامه نماز فرمود و در گرمای نیمروز نماز را بجا آورد سپس برای ما خطبه ایراد فرمود در حالیکه با افکندن پارچه بر یکدرخت بزرگ برای آنجناب سایه تشکیل داده شده بود. آنگاه فرمود: آیا نمیدانید؟ آیا شهادت نمیدهید باینکه من اولی (سزاوارتر) هستم بهر مؤمنی از خود او؟ گفتند آری چنین است. فرمود: پس هر که من مولای اویم همانا علی علیه السّلام مولای او است. بار خدایا دشمن دار آنکه را که او را دشمن دارد و دوست دار آنکه را که او را دوست دارد

الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2 ص 597 رقم 1017 ،تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1403هـ - 1983م.

الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 4 ص 372 رقم 19344 ،ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر.

پاسخ به اشکالات سند روایت احمد بن حنبل

همچنانکه در حاشیه کتاب فضائل الصحابه دیده شد، محقق کتاب، سند روایت را بخاطر دو راوی یعنی ابوعبید و میمونه ابی عبد الله، ضعیف دانسته است، لذا ضروری است تا در این خصوص تحقیقی صورت بگیرد تا روش شود که آیا واقعا این دو راوی ضعیف هستند یا نه؟

الف: بررسی وثاقت ابی عبید

نام این شخص بشیر بن أبی بشیر الأنصاری می باشد که محقق کتاب مسند احمد او را مجهول دانسته بود

در پاسخ می گوییم:

ابن حبان او را ثقه دانسته است

محقق کتاب ادعا کرده بوده که ابی عبید مجهول است در حالی که ابن حبان او را در الثقات ذکر کرده است:

بشیر بن أبی بشیر مولی الزبیر بن العوام یروی عن جابر بن عبد الله روی عنه محمد بن إسحاق

التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفای354 هـ)، الثقات، ج 4 ص 71 تحقیق السید شرف الدین أحمد، ناشر: دار الفکر، الطبعة: الأولی، 1395هـ - 1975م.

توثیق ابن حبان موجب اعتبار روایت می شود

برخی از علمای اهل سنت در خصوص توثیقات ابن حبان گفته اند که اگر یک راوی در بین علمای رجال ضعیف باشد اما ابن حبان او را توثیق کند، در این صورت روایت« حسن» می شود

شوکانی در ذیل یک روایتی که یکی از راویان آن تضعیف دارد، اما ابن حبان او را توثیق کرده است گوید:

قلنا ومع توثیق ابن حبان له فقد صار من قسم الحسن لا من قسم الضعیف

ما می گوییم با توثیق ابن حبان آن راوی را، روایت از قسم حسن می شود نه از قسم ضعیف

الشوکانی ،: محمد بن علی بن محمد (متوفای 1250 )، تحفة الذاکرین بعدة الحصن الحصین من کلام سید المرسلین ، ج 1 ص 136، دار النشر : دار القلم - بیروت - لبنان - 1984 ، الطبعة : الأولی

ابن حبان از متشددین است

ابن حبان، مشهور به سخت گیری در توثیق است . ذهبی در میزان الإعتدال در باره او می گوید:

ابن حبان ربما قصب الثقة حتی کأنه لا یدری ما یخرج من رأسه.

ابن حبان گاهی آن قدر به شخص مورد اطمینان اشکال می گیرد، انگار که نمی داند این چه حرف هایی است که در مورد او می زند!!!

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج1، ص274 تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1995م.

سیوطی نیز در تدریب الراوی به نقل از ابن حازم، در جواب این مطلب که ابن حبان از متساهلین است، می گوید:

وما ذکر من تساهل ابن حبان لیس بصحیح فإن غایته أنه یسمی الحسن صحیحا فإن کانت نسبته إلی التساهل باعتبار وجدان الحسن فی کتابه فهی مشاحة فی الاصطلاح وإن کانت باعتبار خفة شروطه فإنه یخرج فی الصحیح ما کان راویه ثقة غیر مدلس ... ولأجل هذا ربما اعترض علیه فی جعلهم ثقات من لم یعرف حاله ولا عتراض علیه فإنه لا مشاحة فی ذلک.

آنچه که در مورد تساهل ابن حبان گفته شده است، درست نیست؛ زیرا نهایت چیزی که گفته شده است آن است که وی روایت حسن را صحیح می شمارد؛

اگر مقصود از تساهل وی این باشد که در کتاب او روایات حسن یافت شده است، این تنها اشکال در اصطلاح ابن حبان است (و نه به خود وی) و اگر از این جهت به او اشکال شود که او شرط صحت را سبک گرفته است؛ زیرا او در کتاب صحیح خویش از راویان مورد اطمینان غیر مدلس روایت کرده است (و شرط بخاری و مسلم در مورد ملاقات و یا احتمال آن را مد نظر قرار نداده است) به این علت عده ای به او اشکال کرده اند که او کسی را که مجهول است توثیق کرده است!!!؛ اما بر او اشکالی نیست (نظر او درست است)؛ زیرا این کار وی سبب اشکال بر او نمی شود.

السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج1، ص108. تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف، ناشر: مکتبة الریاض الحدیثة - الریاض.

بنابراین روایت از نظر سند معتبر است.

 






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 96 شهریور 19 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin